۱۴۰۲.۱۲.۱۲

سومین نشست گفت‌وگو تخصصی موسیقی، فقه و سیاست‌گذاری، با موضوع تجربه‌پژوهی مدیریت فرهنگ و هنر با حضور مهدی کلهر، مشاور رسانه‌ای محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور وقت و مشاور سابق سازمان صداوسیما به میزبانی حجت‌الاسلام محمدعلی حیدری چهارشنبه ۹ اسفندماه در سالن اوستا حوزه هنری برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، در ابتدا این گفت‌وگو حجت‌الاسلام محمدعلی حیدری، دبیر نشست، در مقدمه بحث، هدف از برگزاری این نشست را بازگویی و موشکافی خاطرات، نکات و تجارب مدیریتی کلهر در طی این سال‌ها عنوان کرد و افزود: ابتدا موضوع حمایت روحی و اجتماعی مدیر از موسیقی‌دانان و دیگر هنرمندان بررسی می‌شود.

حیدری در ادامه مقدمه بحث گفت: مدیر باید خود را حامی هنرمند بداند و این حمایت را صورت دهد و یا عرض ارادت و تشکر کند و قدردان زحمات آنان باشد.

وی خطاب به میهمان این نشست پرسش خود را این چنین مطرح کرد: «مدیران فهیم در اوایل انقلاب چگونه  اهالی و جریان موسیقی را با توجه به بازخورد مردمی مدیریت می‌کردند؟» با ذکر خاطرات خود مربوط به مرحوم استاد محمدرضا لطفی، موسیقی‌دان و آهنگ‌ساز، لطفا پاسخ دهید.

مهدی کلهر، مشاور سابق سازمان صداو سیما، در ابتدا سخن خود به مناسبت سالروز درگذشت فرج‌الله سلحشور، کارگردان، با ذکر خاطره کوتاهی از او یادش را گرامی داشت و افزود: نکته‌ای که در خصوص مدیریت هنر ذکر کردید، بسیار حائز اهمیت است. در هفته گذشته در چهل و سومین نشست سالانه رؤسای مراکز استانی حوزه هنری شرکت کردم که موضوع آن نشست، مدیریت هنری بود. در طی دو جلسه این موضوع را به طور مفصل بررسی کردیم. توصیه می‌کنم صوت آن جلسه را تهیه و از آن استفاده کنید.

*مدیریت هنری سخت‌ترین نوع مدیریت در جهان

کلهر مدیریت هنری را یکی از سخت‌ترین انواع مدیریت در جهان دانست و افزود: هیچ مدیریتی به سختی آن نیست، زیرا موضوع هنر و هنرمند موضوع بسیار پیچیده و غیر متعارفی است. هنرمند ویژه است و روانشناسی دشواری دارد. قطعا زمان این جلسات نمی‌تواند جهت پرداختن کامل و جامع به این موضوع کافی باشد. مدیریت هنری نیاز به نشست‌های سالیانه دارد که حوزه هنری آن را برگزار می‌کند و بهتر است که آن را ادامه دهد، زیرا مشکلات این عرصه در زمان‌های مختلف، متفاوت جلوه می‌کند.

* سرود دارای جنبه‌های کاملا سیاسی، اجتماعی، پرورشی و فرهنگی است

این کارشناس و مشاور رسانه‌ای و هنری، زمان ورود خود به وزارت آموزش و پرورش به عنوان مشاور هنری را سال ۱۳۵۸ عنوان کرد و افزود: با توصیه شهیدان بهشتی، رجایی، باهنر و آقای غفوری وارد این عرصه شدم. به این دلیل که سرود دارای جنبه‌های کاملا سیاسی، اجتماعی، پرورشی و فرهنگی بود، آن را در اولویت امور کاری‌ام قرار دادم. البته قبل از انقلاب نیز در این عرصه فعالیت داشتم. در ابتدای ورودم به آموزش و پرورش قصد برگزاری کلاس‌های سرود برای دانش‌آموزان، از پایه اول ابتدایی به بالا را داشتم تا محصولات فاخر و ملی به ثمر برسد. در آن زمان رئیس دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران آقای لطفی بود و من او را می‌شناختم. به این جهت که بنده موسیقی‌دان و آهنگساز نبودم، برای برپایی کلاس سرود و فعالیت جدی در این عرصه او را دعوت کردم. او بسیار آدم متشخص و وزینی بود. قبل از انقلاب چند اثر از او در جشن هنر شیراز با خوانندگی خانم پریسا و مرحوم شجریان اجرا شده بود.

*همکاری یک فدائی اسلام با یک توده‌ای!

وی ادامه داد: مرحوم لطفی به دیدار من آمد و با او صحبت کردم و به او گفتم موزیسین نیستم و سواد آن را ندارم، اما می‌خواهم سرودها و دیگر موسیقی‌ها به جای ارمنی خوانی‌، فواصل و بوی ایرانی بودن بدهد و قائلم باید از حالت بزمی که از دوران قاجار به ارث رسیده خارج شود. او هم صحبت‌های من را تایید و قبول کرد.
در جلسه دوم متوجه شدم از منظر سیاسی عضو حزب توده است. من به او ساده و صریح گفتم توده‌ای نیستم و عضو شورای شش نفره فدائیان اسلام هستم؛ آیا می‌توانیم مبتنی بر مشترکات‌مان همکاری بکنیم؟ او جواب مثبت داد، سخنان من را تایید و قبول کرد و گفت که قبل از انقلاب نیز جهت حس گرفتن برای ساخت آهنگ، در تظاهرات خیابانی شرکت کرده است.

*صداقت، اکسیر جاودانگی ارتباط

در ادامه مهدی کلهر، مشاور هنری وقت وزارت آموزش و پرورش، در خصوص ارتباط و همکاری با لطفی به صحبت‌های خود ادامه داد. او لطفی را بر خلاف دیگر هنرمندان دارای روحیه شکننده همچون مرحوم شجریان نمی‌دانست و افزود: او دارای روحیه قوی بود و خود را برای مواجه با هر اتفاقی آماده کرده بود. علم لطفی از حس او در کارش، نسبت به سایر هنرمندان بالاتر بود. متأسفانه اکثر هنرمندان ما غیر از هنر خود چیزی نمی‌دانستند و تاریخ کشور و احزاب را هم نمی‌شناختند. خیلی ساده می‌شد هنرمندان مشهور ما را فریب داد و از آنان سوء استفاده کرد، که آمریکا این را فهمیده بود، اما لطفی این طور نبود. او حتی پس از رفتن به آمریکا و سپس بازگشتن از آنجا تنها به سراغ من آمد و من را تنها کسی عنوان کرد که دوستش دارد و علت این دوست داشتن را صداقت و دروغ نگفتن من به خودش بیان کرد.

در ادمه نشست، کلهر در پاسخ به سوال حیدری مبنی بر این‌که «چگونه می‌توان بستر مناسبی جهت تقدیر مردمی از هنرمندانی همچون خوانندگان و دیگر اهالی موسیقی فراهم کرد؟»؛ تقدیر، تشکر، حمایت و حفظ احترام هنرمند توسط مدیر را بهترین روش در جهت ایجاد تقدیر و تشکرات مردمی از هنرمند عنوان کرد و افزود: «الناس علی دین ملوکهم». به گفته امیرالمومنین علی (ع) مردم به مدیران و مافوقان خود نگاه می‌کنند و آنان را الگو خود قرار می‌دهند. اگر مدیر در نبود هنرمند از یکی از اثار او که ارزشمند و منطبق با اررش‌هاست، تجلیل و تعریف کند، در مسیر حمایت از او هزار کیلومتر جلو افتاده است. همیشه نیاز به حمایت مادی و مالی نیست. من هیچ پولی نداشتم که بتوانم در این مسیر خرج کنم، اما سعی به حفظ احترام هنرمندان و حمایت کافی از آنان می‌کردم.

*۹۹% هنرمندان به جزء توجه و احترام چیزی نمی‌خواهند

این مشاور رسانه‌ای و هنری ادامه داد: اگر مهم‌ترین مسئله مدیر این باشد که صندلی‌اش را حفظ کند و با هر گروه فشاری بسازد، معلوم است که نمی‌تواند حمایت کافی از هنرمند داشته باشد. مدیر باید مدافع  و حامی روحی و روانی هنرمند هم باشد. ۹۹٪ هنرمندان چیزی نمی‌خواهند. تنها بدانند که مدیر مربوطه به آن‌ها توجه می‌کند و ارزش هنرشان و فرق آنان با هنرمند نماها را می‌داند، کفایت می‌کند.

*مدیریت بدون احساس مسئولیت، مایه بی‌آبروئی نظام!

وی در رابطه با حمایت از هنرمندان افزود: حق خواهی مدیر برای هنرمند، هزینه دارد، اما پاداش و جایزه نیز دارد که آن را خداوند می دهد. جزاکم الله خیرا. من قولی که نمی‌توانستم به آن عمل کنم را نمی‌دادم و با صداقت این مسئله را با هنرمند در میان می‌گذاشتم. بسیاری از مدیران نگاه بالا به پایین دارند. زمانی که کارشان با هنرمند تمام شود، رابطه، احترام و ارزش قائل شدن برای هنرمند را هم تمام می‌کنند. این نوع مدیریت منتظر است تنها دیگران ریسک و خطر کنند و خود در حاشیه امن باقی می‌مانند. این زرنگی نیست، بلکه بردن آبرو نظام است.

این مشاور رسانه‌ای و هنری با شرح سنت تألیف قلوب در دین اسلام و بیان رویداد تاریخی فتح مکه با عنوان «یوم المرحمه» به ریشه دینی داشتن حمایت لازم از هنرمندان استناد کرد و افزود: خیلی از مدیران، ارزش هنرمندان را بر عکس دشمنان نمی‌داند و دشمنان جهت ضربه زدن از آن‌ها سوء استفاده می‌کند. انسان و مدیر متکبر و مستکبر نمی‌تواند چیزی یاد بگیرد و ارزش‌ها را بشناسد. مدیر باید تواضع داشته باشد و مدیریت را بار و وزر بداند.

در ادامه لطفی به ذکر خاطراتی در خصوص ارتباط خود با مرحوم شجریان و تاثیر مدیریت غلط بر او و رفتارش، ارتباط خود با استاد هوشنگ ابتهاج، مرتضی حنانه، حشمت سنجری، اسدالله ملک و جواد معروفی و در رابطه با زمان فعالیت خود در صداوسیما و پوشش رسانه‌ای رویداد ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ در دانشگاه تهران پرداخت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha